آیا شما هم نمیدانید چطور باید کسی را که عاشقش بودید، فراموش کنید؟ و از خودتان میپرسید، چرا نمیتوانم فکرش را از سرم بیرون کنم با اینکه قلبم را شکسته و به من آسیب زده؟! آیا مشکل از شما است یا طرف مقابل؟ شما تنها کسی نیستید که نمیتواند از فکر کردن به عشق گذشتهاش و کسی که توجه شما را به خودش جلب کرده، دست بکشد. در ادامه مرکز مشاوره یاسان ضمن بیان علت سخت فراموش کردن یک نفر، با ارائه راهکارهایی به شما کمک میکند تا یک رابطه شکست خورده و مسموم را فراموش کنید.
چرا نمیتوانم فراموشش کنم؟
جامعه کنونی رویکردهای ناسالمی را برای ارتباط به ما پیشنهاد میکند. فیلمها، تلویزیون و رسانهها پر از رفتارهای اعتیادآوری است که عشق و وابستگیهای عاطفی را به جای دوستی معرفی میکند.
اگر با یادگیری روابط سالم از بزرگسالان و گذراندن دوران کودکی اطمینانبخش و دور از خطر، رشد کرده باشید، باورهای غلط تأثیر زیادی روی شما نخواهند داشت اما اگر مشکلات زیر را داشته باشید، ممکن است فریب باورهای غلط ارتباطی را بخورید:
- دوران کودکی متزلزلی داشتید.
- والدین شما روابط ناپایداری داشتند.
- عشق بیقید و شرط، پایدار و اطمینانبخشی که یک کودک برای رشد نیاز دارد را دریافت نکردهاید.
- در دوران کودکی ضربه روحی و روانی بدی خوردهاید.
چرا نمی توانم عشقم را فراموش کنم؟
اولین قدم برای دست کشیدن از فکر کردن به رابطه گذشته این است که مشکل اصلی را پیدا کنید؛ چراکه این مشکل به ندرت به طرف مقابل مربوط میشود. در ادامه به برخی از دلایلی که نمی توانید یک نفر را فراموش کنید اشاره شده است:
- هرگز یاد نگرفتهاید که روابط سالم، چه نوع رابطهایست
منظور از “الگوبرداری” شیوهای است که کودکان رفتارها را از آنچه در اطراف خود میبینند، یاد میگیرند. نمونههای ضعیفی از این الگوبرداری از والدین یا والدی انجام میشود که:
- همیشه با همدیگر جنگیدهاند و به شما آموختهاند که عشق چیزی جز سختی و مشقت نیست.
- با هم صادق نبودند و همیشه یکی از والدین با شک وسواسگونهای نگران این بود که دیگری کجاست. بنابراین تصویری که از عشق به شما دادهاند نگرانی و اضطراب است.
- دائم درگیر روابط کوتاه مدت بودند که باعث شد شکست بخورند و مدام به شخص از دست رفته فکر کنند و شیفته او باشند. همین اتفاق به شما آموخت که عشق، علاقهای افراطی و گرفتاری است.
- مشکل وابستگی دارید
ما هر رفتاری که والدین دارند را الگوی خود قرار میدهیم. اما آنچه به سادگی نمیتوانیم تغییرش دهیم، باور از عشق است که از اولین رابطه ما، یعنی رابطه مستقیم با والدین، ایجاد شده و آن را آموختهایم.
اگر فقط وقتی خوب بودید، دوست داشته میشدید یا والدینی دمدمی مزاج داشتید که هر وقت دلشان میخواست دوستتان داشتند و یا اصلا دوستتان نداشتند، احتمالاً حالا که یک بزرگسال هستید، به اختلال وابستگی دچار شدهاید.
اگر نمیتوانید از فکر کردن به کسی دست بردارید، به احتمال زیاد دچار اضطراب ناشی از دلبستگی هستید. شما ممکن است در روابط جذب و دفع انجام دهید تا از شر اضطرابی که برایتان ایجاد میشود خلاص شوید اما اگر طرف مقابل شما را ترک کند، وحشت میکنید.
- شما به عشق اعتیاد دارید
آیا فقط زمانی که همه چیز با کسی که دوستش دارید، خوب پیش میرود و وقتی همه چیز در بهترین شکل خودش هست، احساس خوشحالی میکنید؟
آیا وقتی بحثتان میشود و دعوا میکنید، بر عملکرد شغلی یا تحصیلی شما تأثیر میگذارد؟ یا آنقدر حواس شما را پرت میکند که چیزهای مهم را فراموش میکنید؟ حتی خوابیدن و غذا خوردن شما نیز دچار مشکل میشود؟
اگر اینگونه هستید بعدها ممکن است با یکی از اشکال مختلف اعتیاد به رابطه، که میتواند اعتیاد به عشق، اعتیاد به رابطه عاشقانه یا حتی اعتیاد مستقیم به افراد باشد، مشکل پیدا کنید.
- در دوران کودکی با آسیبهای روحی و روانی دست و پنجه نرم کردهاید
ضربههای روحی و روانی در دوران کودکی مانند سوء استفاده جنسی، خودآگاهی را از بین میبرد. فرد ممکن است در بزرگسالی اعتماد به نفس پایینی داشته باشد و برای اینکه احساس ارزشمندی کند به دیگران بچسبد و به توجه آنها معتاد شود.
همچنین ممک است فرد دچار “وابستگی مخرب یا آسیبزا” شود. به این معنی که به داشتن نقش قربانی در روابط عادت کرده است و هویت او را شکل داده است. در این حالت فرد به صورت ناخودآگاه به دنبال روابط بسیار مخرب میرود و به شدت به آنها معتاد میشودیم، حتی اگر منجر به نابودی فرد شود.
- دچار اختلال شخصیت مرزی هستید
اختلال شخصیت مرزی که به طور دقیقتر “اختلال شخصیتی ناپایدار احساسی” نامیده میشود، به این معنی است که شما از طرد شدن بسیار میترسید. این اختلال، شما را در شرایطی قرار میدهد که نسبت به طرف مقابل دچار وسواس فکری و عملی شوید. پس هرکاری که از دستتان برمیآید انجام میدهید تا بتوانید او را کنترل کنید. در این مورد حتماً از یک روانشناس کمک بگیرید.
چگونه رابطه تمام شده را فراموش کنم؟
درمان علاقه و شیفتگی افراطی به طرف مقابل میتواند مانند ترک اعتیاد مهم باشد.
- باید بدانید که افکار ما فقط در حد افکار هستند، نه واقعیت!
اگر شما یک معتاد در حال ترک کردن بودید، هر فکری در مورد میزان عالی بودن مواد مخدر و چگونگی بازگشت به آن شیوه از زندگی را به سرعت زیر سوال میبردید. اما این موضوع در مورد متقاعد کردن خود نسبت به فراموش کردن شخصی دیگر، متفاوت است. شما باید هر فکری که درباره او میکنید را زیر سوال ببرید.
علاقه افراطی و شیفتگی به طرف مقابل غالباً کاذب است و آنچه را که اتفاق افتاده است برای شما بهتر جلوه میدهد یا به شما باورهای نادرستی مانند اینکه “بدون او نمیتوانید زندگی کنید” را القا میکند. البته که میتوانید بدون او زندگی کنید و قطعاً اینکار را خواهید کرد.
- به افکارتان پر و بال ندهید
درباره فرد مورد نظر با هرکسی که به حرفهایتان گوش میدهد صحبت نکنید. صحبت های بیپایان فقط اعتیاد را شدیدتر میکند؛ زیرا برای بازی در نقش قربانی مورد توجه قرار میگیرید.
از معاشرت با افرادی که از اعتیاد شما به کسی سود میبرند، دست بردارید. شاید آنها نیز یک معتاد هستند. به این معنی که با اینکار شما، کمتر احساس تنهایی میکنند یا از “تظاهر به کمک” انرژی میگیرند.
بهتر است با یک درمانگر صحبت کنید. تفاوت در این است که یک درمانگر شما را رها نمیکند تا در سیاه چاله داستانهای منفی گیر بیفتید. آنها خوب آموزش دیدهاند تا به شما کمک کنند سوالات درستی بپرسید، دیدگاه های جدیدی را که شاید از دست داده باشید، ببینید و راه خود را رو به جلو پیدا کنید.
این کار را امتحان کنید: به طور هدفمند تمام افکارتان را همان گونه که هستند بر روی کاغذ بیاورید و سپس آن کاغذ را پاره کنید و دور بریزید. یک مکان خصوصی پیدا کنید و 5 دقیقه تایمر بگذارید، خودتان را مجبور کنید تا پایان این مدت در مورد طرف مقابل صحبت کنید. اگر شجاع هستید، صدای خودتان را ضبط کرده، سپس پخش کنید و گوش دهید.
- به احساساتتان توجه کنید
اغلب به این دلیل دچار علاقه افراطی و افکار وسواسگونه نسبت به یک نفر میشویم که از احساساتمان درست استفاده نمیکنیم. به جای اینکه فقط سعیکنیم آنچه را احساسات به ما میگویند را بپذیریم، با وسواس، شیفتگی، عصبانیت، خشم و اندوه، خود را از قرار گرفتن در معرض آنها پنهان میکنیم. اگر در واقع روی احساسات خود کار کنیم، افکار دیوانه کننده از بین میروند.
این کار را امتحان کنید: دفعه بعدی که احساس کردید غرق در فکر به شخص خاصی هستید، یک مکان آرام پیدا کنید، ساکت بنشینید و چشمانتان را ببندید، به موقعیت توجه کنید و از خودتان بپرسید، در این لحظه چه احساسی دارید؟ آیا منفی است؟ تنهایی؟ خشم؟ بی سر و صدا، بدون قضاوت یا بررسی، فقط به آن احساس فکر کنید. این احساس شبیه چیست؟ آیا گرم، سرد، سنگین، یا گیچکننده است؟ جای این احساس در بدنتان کجاست؟ بگذارید اگر میخواهد به احساسات دیگری مثل غم و اندوه تبدیل شود.
- از جایگزین استفاده کنید
یک جایگزین سالم پیدا کرده و خود را به آن مشغول کنید مانند غذا پختن، ورزش کردن یا یک کار جدید.
این کار را امتحان کنید: یکی از رویاها و اهدافی را که کمک میکند اگر فکر آن شخص دوباره به سرتان زد، فوراً فراموشش کنید را در دفترتان بنویسید و مراحلی را که رسیدن به آن هدف نیاز دارد را به کمک مدل برنامهریزی هوشمند تجزیه کنید. سپس تمام مراحل اولیه را در دفتر خاطرات خود نوشته و ادامه دهید.
- اعتیاد به رابطه را درمان کنید
روانشناس به شما کمک میکند تا افکار خود را بشناسید، آنها را زیر سوال ببرید و در عوض آنها را با تفکر متعادل جایگزین کنید. همچنین به شما در ایجاد عزت نفس و رفع خشم کمک میکند. اگر تجربه سختی را پشت سر گذاشتهاید، به شما توصیه میکنیم حتماً با یک مشاور گفتوگو کنید.
آیا آماده هستید که دیگر درباره او فکر نکنید و آرامش و رفاه خود را در درجه نخست قرار دهید؟ مرکز مشاوره یاسان با تیمی متخصص و مجرب از درمانگران و روانشناسان آماده ارائه خدمات به صورت حضوری، آنلاین و تلفنی به مراجعان عزیز است. کافی است برای دریافت وقت از بهترین روانشناس های تهران به صفحه رزرو وقت سایت مرکز مشاوره یاسان به آدرس www.yasanclinic.ir/adviser-list مراجعه کنید.
خواندن این مقاله توصیه میشود: 10 چیزی که هرگز نباید به خاطر یک رابطه از دست بدهید
دیدگاهتان را بنویسید