پیشنهاد می شود از حالت شب استفاده نمایید. بدین منظور بر روی دکمه بالا کلیک کنید

دانلود با لینک مستقیم

خلاصه متنی رایگان کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد

خلاصه متنی رایگان کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد

3.4
(11)

اقتصاد می‌تونه یه موضوع خیلی پیچیده باشه. به خصوص که تو دنیای الان ما که همه چی رنگ و بوی اقتصادی داره، درک ماهیت پول و روند بازار بیش از همیشه مهم شده. دقیقاً به همین دلیله که وزیر دارایی سابق یونان، یانیس واروفاکیس، این کتاب رو نوشت تا مسائل پیچیده حوزه اقتصادی رو طوری بیان کنه که حتی یه نوجوان هم بتونه اصول اولیه این حوزه رو درک کنه. تو این کتاب خلاصه‌ای کاربردی از ریزه‌کاری‌های اقتصادی معاصر مطرح میشه. می‌فهمیم که پول از کجا میاد، چجوری روند بازار تو زندگی روزمره ما تاثیر داره و چجوری می‌تونیم اقتصاد رو به مسیری ببریم که برای همه سودمند باشه.

مازاد کشاورزی زمینه رو برای نابرابری اقتصادی در دنیای مدرن فراهم میکنه

در ژانویه 1788 یازده کشتی انگلیسی به سواحل استرالیا رسیدن. این کشتی ها اولین استعمارگرانی بودند که با خودشون اسلحه، ابزارآلات فلزی، حیوانات اهلی و حتی بیماری هایی که تو اروپا رایج بودن رو با خودشون به استرالیا اوردن. ساکنان اصلی استرالیا که بومیان بودن، هیچ کدوم از این چیزها رو نداشتن. اونا به سختی تونستن در مقابل استعمارگران مقاومت کنن. در نهایت، تازه واردای اروپایی خونه بومیان رو اشغال کردن.

به نظر شما چرا برعکس این اتفاق رخ نداد؟ چرا بومیان لندن رو فتح نکردن؟ آیا به این خاطر بود که بومیان به اندازه اروپایی ها پیشرفت نکرده بودن؟ خیر، تفاوت اصلی به شرایط اقتصادی هر دو جامعه برمیگیرده. در حالی که بومیان از طریق شکار زندگی میکردن، بریتانیایی ها به کشاورزی مشغول بودن. کشاورزی برای بریتانیایی ها باعث شد که پیشرفت هایی تو جامعشون رخ بده.

نکته مهم اینه که: «مازاد کشاورزی زمینه رو برای نابرابری اقتصادی مدرن فراهم میکنه»

12 هزار سال پیش، زمانی که انسان ها کشاورزی رو آغاز کردن، اولین بار بود که مردم میتونستن غذای بیش از نیازشون برای زنده موندن بودن رو تولید کنن. این تولید بیش از اندازه که «مازاد کشاورزی» نامیده میشه، امکان امنیت مادی رو فراهم میاره. اما برای حفظ و مدیریت مازاد به اختراعات جدید تو آینده نیازه.

برای اولین بار، از ساختمان ها برای نگهداری مازاد کشاورزی، ثبت موجودی محصولات و نگهبانان برای اطمینان از ایمن بودن محصولات کشاورزی استفاده شد.

با وجود این ها، مردم شروع به تجارت کردن! به این صورت که یه کشاورز تولید کننده جو، محصول خودش رو به یه کشاورز تولیدکننده گندم داد و بالعکس. این کار باعث شد که دنیای پول و اعتبار شکل بگیره.

با این حال، پول تنها زمانی کاربرد داشت که همه بتونن ارزش اون رو درک کنن. پس، ارزش پول باید با زور تو جامعه اعمال میشد. بنابراین، این جوامع با ایجاد قوانین سازمانی کاری کردن که بتونن به پول مشروعیت قانونی بدن. خیلی زود، گروهی از مردم به وجود آمدن که مازاد کشاورزی تولید نمیکردن بلکه قدرت زیادی در توزیع محصولات داشتن. ناگهان، سلسله مراتب به وجود اومد!

در حالی که بومیان جامعه ای غنی از شعر، موسیقی و اسطوره پروری داشتن، اروپایی ها مازاد کشاورزی جمع میکردن و جامعه ای مبتنی بر پول، مدیریت و سلسله مراتب رو توسعه دادن. نابرابری در این جوامع ناشی از ژنتیک و تفاوت های ذاتی ادما نبود بلکه نتیجه شرایط مادی متفاوت بود.

اما همانطور که میدونیم، اروپایی ها به این موضوع اینطوری نگاه نمیکردن. اونا مانند همه فرهنگ ها، سیستمی از باورها داشتن؛ یه ایدئولوژی که شرایط حال حاضرشون رو تقویت میکرد. اروپایی‌ها نه تنها چیزهای بیشتری داشتن بلکه خودشون رو لایق چیزای بیشتری میدونستن. همین شد که به شکل استعماگر، در سال 1788 وارد استرالیا شدن زیرا احساس میکردن استرالیا مال اوناس!

 

بازار ارزش مبادله رو بالاتر از هر چیز دیگه ای قرار میده

تو شب عید نوروز، خونواده شما دور میز مینشینن و سبزی پولو و ماهی نوش جان میکنن. اما آیا مواد غذایی که در تهیه سبزی پولو و ماهی نقش داشتن، مانند کالاهایی هستن که از یک فروشگاه اینترنتی میخریم؟ اصلاً اینطور نیست! این مواد غذایی ریشه تو استفاده روزمره ما آدما دارن که به زنده بودن و نبودن ما بستگی دارن.

کالاهایی که از فروشگاه اینترنتی خریداری میکنیم مانند ساعت یا گوشی همراه، متفاوت از مواد غذایی هستن. اونا کالا محسوب میشن، یعنی کالاهایی که تو بازار فروخته میشن. ارزش اونا قیمت اوناس که گاهی اوقات «ارزش مبادله» نامیده میشه. چه بخوایم چه نخوایم، در دنیای معاصر ما، ارزش مبادله حاکمه.

نکته مهم اینکه: «بازار ارزش مبادله رو بالاتر از هر چیز دیگه ای قرار میده»

ما جامعه مون رو جامعه بازاری می نامیم زیرا منطق مبادله تقریباً تو تمام جنبه های زندگی ما نفوذ کرده. خونه ای که تو اون زندگی میکنین، زمینی که خونمون روی اون ساخته شده، حتی زمان و تلاشی که به خرج میدیم، همه این چیزها بهایی دارن و تو بازار مبادله میشن. به طور خلاصه، همه اینا کالا محسوب میشن.

اروپای ماقبل دوران صنعتی یعنی قرون وسطی رو مثال میزنیم. در این دوران زمین خرید و فروش نمیشد بلکه به ارث میرسید. به رعیت دستمزدی پرداخت نمیشد و فقط برای تولید غذا کشاورزی می کردن. اربابان در ازای غذا دادن به رعیت ها، محصولات کشاورزی که اونا به سختی تولید میکردن رو به نفع خودشون مصادره میکردن. این روند به معنای وجود یه بازار نبود، چون هیچ قیمتی وجود نداشت، فقط وظایف و طبقه اجتماعی مهم بودن.

هنگامی که تجارت جهانی در دهه 1500 شروع شد، این سیستم از بین رفت. بازرگانان با فروش کالاهای بادوامی مثل پشم به خریداران در سرزمین های دور دست، ثروت اندوزی کردن. لردها دیدن که دهقانانی که غذا کشت میکنن، فقط کالاهایی رو برای استفاده روزمره تولید میکنن و هیچ کدوم برای فروش نیستن. بنابراین اونا وارد عمل شدن و دهقانان رو از زمینشون بیرون کردن و از زمین برای تولید کالاهایی مانند پشم استفاده کردن.

 

ادامه خلاصه کتاب جذاب و خواندنی حرف ‌هایی با دخترم درباره اقتصاد رو از سایت 365 بوک بخونین. برای دسترسی دائمی به خلاصه صوتی کتاب حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد و تمام 365 کتاب‌ (از طریق اپلیکیشن و کانال تلگرام)، کافیه یک بار اشتراک 365 بوک رو دریافت کنید. این کتاب‌ها به شما کمک میکنن در تمام زمینه‌های زندگی، اطلاعات و مهارت کسب کنید و روز به روز پیشرفت کنید. همچنین میتونید تو کانال تلگرامی 365 بوک لیست کامل کتاب ها رو ببینید.

منبع: سایت 365book.ir

       دانلود
به این برنامه امتیاز دهید

میانگین امتیاز 3.4 / 5. تعداد امتیازها: 11

اولین نفری باشید که به این مطلب امتیاز می‌دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *